پيام های همدردی به ترتيب دريافت
تنظيم شده است
پيام های سوگنامه به خانواده
استاد شفا
مردان بزرگ هرگز نمی ميرند
که گفت که آن زنده جاوید بمرد
که گفت که آفتاب امید بمرد
آن دشمن خورشید برآمد بر بام
دو چشم ببست و گفت خورشید بمرد
انوشیروان جلال الدین مولوی
خوشبختانه، فرزانهء برومند و کوشای ایران زمین، استاد فرزانه و گران ارج شفا، در
هنگامهء زندگی پر بار دانشی- فرهنگی خودشان، به ارزش های نیک کارهای توان فرسای
فرهنگی خودشان، از راه سپاسگزاری ایرانیانِ فرهیخته و دیگر هم میهنان شان، از
پیشگاه شان، آگاه گشته اند؛ که مردم ایران، فرزندان دلاور، راستین، ارجمند و میهن
دوست خودشان را، هیچگاه و هرگز فراموش نخواهند کرد؛ بویژه فرزندان راستین میهن
پرستی؛ که بهائی سنگینی را، در درازای زندگی پر درد و رنج و اندوه شان، برای آبادی،
آزادی، خوشبختی و رهائی ایران زمین پرداختن. استاد فرزانه شفا، دانه های زرین
کارهای فرهنگی خودشان را؛ که در سراسر ایران زمین افشانده بودند؛ در رستاخیز
پاترمی(ملی) -میهنی جنبش بزرگ خرداد خونین 7031 آریائی -میترائی مردم ایران، برای
آزادی و مردم سالاری، به روشنی دیده اند؛ که ایران زمین، با داشتن فرزانگان و
فرهیختگانی بسان استاد اندیشمند و فرزانه شفا، هرگز نمی میرد
سربازان و جان بازان ایران زمین، از کارهای فرهنگی بسیار زیبا وارزشمند استاد
فرزانه شفا؛ که بیداد، ستم و درنده خوئی آئین تازشگر و بیدادگر1400سالهء اسلام
انیران تازیان را، با خامهء توانای خودشان، پرده دری کرده اند، همواره سپاس گزار
خواهند بود . در درازای سرگذشت سرافراز ایران جاویدان ما، بودند مردان، زنان،
بزرگان و فرهیختگانی؛ که در شبانه ها ی سرد و سیاه خودکامگی خودکامگان بیدادگراسلام
تبهکار و تازشگر تازیان نوشتند و جان ارزشمند خودشان را هم، در این راه روشنگری
برای آزادی و رهائی ایران زمین، از دست دادند و با مرگ شان برای ایران و در راه
ایران، درفش آزادی ایران زمین را، همواره برافراشته نگاه داشته اند. استاد فرزانه
شفا، در کردار نشان داده اند؛ که با کار دراز و پشتکار فرهنگی بی مانند خودشان،
تنها و تنها به آزادی و رهائی ایران اندیشیدند وهم از این روی است؛ که استاد
اندیشمند، دانشمند و فرزانه شفا، نام و نشان نامیرای خود را، با درفش برافراشته ء
کاویانی؛ در کارنامه های درخشان پر بار فرهنگی خودشان، برای همیشه در سرگذشت ایران
زیبا و دل آرا، جاویدان ساختند بعد از وفات تربت ما در زمين مجوی
در سينه های مردم عارف مزار ماست
حافظ
نیما
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت درگذشت آقای شجاع الدین شفا که عمری درراه اعتلای
فرهنگ ایران زمین سپری کرد. باشد که آیندگان بدانند درآن آب وخاک اندیشمندانی بوده
اند که انسان را پاس میداشتند.
عباس رئیسی - حسین رئیسی
برگ يکم - برگ دو
در سوگ استاد گرانقدرم
شجاع الدین شفا
استاد شجاع الدین شفا، پدر حرکت روشنگری عصر کنونی ایران رخت از جهان بر کَِند و به
جاودانگی پیوست
استاد شجاع الدین شفا، ادیب نامدار، مترجم سرشناس، پژوهشگر فرزانۀ ایران، پدر حرکت
روشنگری عصر کنونی کشورمان بود. فرزانۀ شجاعی که در یکی از تاریکترین ادوار تاریخ
ایران مشعل خردورزی را بر افروخت و با تکیه بر فرهنگ شکوهمند ایران، نبرد گسترده ای
را با تاریک اندیشانی که سرنوشت کشور و ملت ما را به دست گرفته اند آغاز کرد.
شجاع الدین شفا تا پیش از بهمن ماه سال 1357 تمام توان و همت خود را صرف خدمت به
فرهنگ و ادبیات ایران کرد. زمانی هم که حکومت مذهبی در ایران برپا شد، با دور
اندیشی و آشنایی به تاریخ سرزمینمان، با نوشتن کتاب« ایران در چهار راه سرنوشت» که
آن را« نامه ای سرگشاده به همه فرزندان ایران» نامید. آیندۀ تاریک کشور و ملت ایران
را به تصویر کشید و به رویارویی با حکومت جهل و خرافات حاکم بر ایران برخاست. و در
این راه تا آخرین روزهای عمر خود که به بستر بیماری افتاد، از پا ننشست.
آثار ارزشمندی که استاد از دست رفتۀ ما در طول سی سال گذشته ارمغان هم میهنان خود
کرده، نشان دهندۀ این واقعیت است که در طول تاریخ 1400 ساله ایران کمتر فرزانه ای
به این وسعت و گستردگی با جهل و خرافات به مبارزه پرداخته است. مبارزه ای که بیش از
هزار و دویست سال پیش در اوج اقتدار حکومت دینی عباسی به همت بزرگمرد تاریخ ایران
روزبه پسر دادویه (ابن مقفع) آغاز گردید و در دوران ما با سلطۀ حکومت دینی جمهوری
اسلامی به همت بزرگمرد دیگر ایران، شجاع الدین شفا و همفکرانش با شدت و وسعت بیشتر
ادامه پیدا کرد.
از عجایب روزگار این که روزبه پسر داودیه در اوج اقتدار حکومت دینی عباسیان، با
برگرداندن آثار پیش از اسلام ایران به زبان عرب، و نمایاندن گرانقدری فرهنگ و
اندیشه های ایرانی، مبارزه خود را با حکومت اشغالگر روزگار خود آغاز کرد و در این
زمان نیز در اوج اقتدار حکومت دینی آخوندها، شجاع الدین شفا با برگردان نوشته های
پس از اسلام به فارسی، پرچمداری همان حرکت را بر عهده گرفت و به مبارزه با حکومت
آخوندهای اشغالگر امروز ایران پرداخت.
مبارزه ای که هدف از آن، نخست آگاهی دادن به فرزندان ایرانزمین بود تا بدانند، راه
و روش هزار و چهار صد سال پیش اسلام اعراب با روند زندگی امروزۀ آنان در هزارۀ سوم
میلادی و در عصر تمدن نوین جهانی سازگاری ندارد. دیگر این که به آخوندهای ایرانی
نیز بفهماند و بقبولاند که زمان، دیگر زمان دین بازی و دین سالاری و حکومت های دینی
قرون وسطایی نیست. دوران دکانداری دینی و بهره برداری از ایمان مردم نیز سپری شده
است.
دریغ و دردا! که استاد شجاع الدین شفا، هنوز سخن ها برای گفتن، رازها برای گشودن و
رهنمودها برای نوشتن و پراکندن داشت که فرصت نیافت تا همۀ این اندوخته های عمر پر
بارش را ارمغان فرزندان سرزمین خود کند. فرزندان سرزمینی که به قدر جان خود، آنها
را دوست می داشت. افسوس! که او نیز از دست رفت! و نماند تا ثمرۀ بذرهای خرد و
خردمندی را که در میان هم میهنانش پراکنده بود ببیند، و شاهد آزادی ملت خود از سلطۀ
حکومت دینی باشد.
بی شک تلاش های سرسختانه ای که استاد برای بیداری و آگاهی مردم سرزمین خود کرده
است، به فراموشی سپرده نخواهد شد. هم میهنانش او را نیز مانند بزرگمرد تاریخ ایران،
روزبه دادویه که آغازگر حرکت روشنگری ایران پس از اسلام بود، ارج خواهند گذاشت. به
یقین نام و یاد خدمات استاد شفا به فرهنگ ایران، در تاریخ کشورمان به بزرگی جاودانه
خواهد ماند و آیندگان نیز مانند همفکران امروز او، راه و روش استاد را دنبال خواهند
کرد. چنانکه از هم اکنون شاگردان و پیروان مکتب او راهش را پی گرفته اند و حرکتی را
که وی با همفکران و همرزمانش آغاز کرده بود، دنبال می کنند. کسانی که امید دارند و
می کوشند تا فروغ چراغ عصر روشنایی ایران را به سرتاسر ایران بگسترانند تا آرزوی
همۀ خردمندان ایران را که پیروزی روشنایی بر تاریکی و خرد اهورایی بر جهل اهریمنی
است، برآورده سازند.
با از دست دادن استاد گرانقدر، دریغ است که یادی از همسر مهربان وی بانو کلودین شفا
نکنیم. بانویی که در سی سال گذشته بویژه در سالهای کهولت استاد، همیشه یار و یاور
او بود و با عشق و علاقۀ از همسر ادیب و فرزانۀ خود پرستاری کرد. سپاس همۀ دوستان و
علاقمندان استاد شجاع الدین شفا هدیه این بانوی گرامی باد.
هوشنگ معین زاده
پاریس شنیه 28 فروردین ماه 1389
با درود
در گذشت پدر رنسانس ایران را تسلیت می گویم.
رها - فرا
نگوئیم قهرمانان مان چگونه مردند، بگوئیم با چه افتخاری زندگی کردند در مرگشان به
سوگ ننشینیم، از یاداوری زندگیشان شادی کنیم
م-بدری
استاد دکترشجاع الدین شفا، ادیب و مترجم سرشناس ایرانی در گذشت، روانش شاد و نامش
گرامی باد استاد دکترشجاع الدین شفا، ادیب، پژوهشگر و مترجم سرشناس ایرانی در پاریس
درگذشت. شجاع الدین شفا در سال 1297 هجری شمسی در قم متولد شده بود. ... روانش شاد
و نامش گرامی باد
اهورا،خالقی پيروز
با درودهای فراوان، هوشیار انسانی دگر از میان ما رفت. یادش زنده است. نادر
اکبری
برای ديدن پيام اعليحضرت رضا شاه دوم- (رضا پهلوی) به
اينجا کليک کنيد.
برای ديدن پيام والاحضرت غلامرضا پهلوی به
اينجا کليک کنيد.
Hello,
My heart is filled with sorrow. Dr. Shafa courageously fought ignorance. May we
deserve to continue his path. My most sincere heartfelt sympathy and
condolences.
Arman Vaziri
از دست دادن استاد شجاع الدین شفا در هنگامی که ملت ایران بیشس از هر زمان دیگر به
او نیاز داشت ضایعه ای جبران ناپذیر است چنین مردانی در تاریخ جهان انگشت شمار می
باشند درجات علمی جهانی و نشان های استاد را هیچ ایرانی دیگری تاکنون به دست
نیاورده است او خرد فردوسی، قلم سعدی، منطق عطار، شور مولاناو اندیشه حافظ را
یکجادر خود داشت
علی بيگدلی
از درگذشت زنده یاد استاد شجاع الدین شفا متاًسف شدم و به خاندان شفا تسلیت عرض
میکنم ولی تاًسفم بیشتر شد وقتی که دیدم در بخش سوگنامه نام هیچ نام آوری وجود
ندارد و تنها نام مشتی آدم های بد سابقه و شناخته شده و فرصت طلب و چند نام مستعار
دیده می شود
زندی
داريوش و عليرضا جان، با کمال تاسف در گذشت پدرگراميتان را به شما وتمام فاميل
تسليت می گويم. من چند بار ازطريق اينترنت سلامی خدمت ايشان فرستادم که نميدانم
بدستشان رسيده يا نه! بار ديگر تسليت می گويم. يادش به خير و روحش شاد.
کارمند اسبق کتابخانه پهلوی- پرويز تعامی علا
خبرنبود، صائقه بود..
خاطراتی از استاد سليمان حييم و استاد دکتر شجاع الدين شفا.
کليک کنيد تا مطلب را که از مجله پيام کپی شده است بخوانيد
برگ نخست - برگ
دو
برگ 1 - برگ 2 -
برگ 3
|
shafa
|